این همه ناله های من ، نیست ز من ، همه از اوست 

کز مدد می لبش ، بی دل و بی زبان شدم 

گفت " چرا نهان کنی عشق مرا ، چو عاشقی ؟ " 

من ز برای این سخن ، شهره عاشقان شدم 

جان جهان ز عشق تو ، رفت ز دست کار من 

من به جهان چه می کنم ؟ چونکه از این جهان شدم 

 

 

- تا که اسیر و عاشق آن صنم چو جان شدم 

دیو نیم ،پری نیم ، از همه چون نهان شدم ؟ 

برف بدم ، گداختم ،تا که مرا زمین بخورد 

تا همه دود دل شدم ، تا سوی آسمان شدم 

نیستم از روان ها ، بر حذرم ز جان ها 

جان نکند حذر ز جان ،چیست حذر چو جان شدم ؟ 

آن که کسی گمان نبرد رفت گمان من بدو 

تا که چنین به عاقبت بر سر آن گمان شدم 

 

-آن کس که همی جستم ، دی من به چراغ او را 

امروز چو تنگ گل در رهگذرم آمد 

امروز سلیمانم کانگشتریم  دادی 

زان تاج ملوکانه بر فرق سرم آمد 

ادامه دارد . 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تهویه مطبوع-اگزاست فن-یونیت هیتر Angelila Led Products Jennifer دانلود قالب وردپرس دانلود آهنگ جدید Frank Michael پُشـــــــــته اَبـــــــــــــرهـــــــاے ِ ســـــــــــــــیاه وب سايت نيکي ايران مسکن