ملاصدرا مثل اکثر دانشمندان واقعی ،شب زنده دار بود و روزها در مدسه تدریس می کرد و شب ها را صرف نوشتن کتاب می نمود . خود ملاصدرا می گوید : 

" هنگامی که در کهک به سر می بردم ، برای تزکیه نفس می کوشیدم  و در حال تنهائی به فکر فرو می رفتم و معلوماتی را که فرا گرفته بودم از نظر می گذرانیدم . من می کوشیدم که با نیروی علم و ایمان به اسرار هستی پی ببرم و بر اثر اخلاص و تزکیه نفس قلبم روشن شد و در های ملکوت یعنی دنیائی که د رآن فرشتگان زندگی می کنند و آنگاه درهای جبروت ،یعنی دنیائی که مسکن ارواح مجرد است و اسامی اعظم خداوند در آن دنیا وجود دارد برویم گشوده شد و به اسرار دنیای الهی پی بردم و چیزهائی فهمیدم که در آغاز تصور نمی کردم رموز آن ها بر من مفتو ح گردد . 

من در آن عالم تنهائی نه فقط به رموز الهی پی بردم ،بلکه قسمتی از آن ها را دیدم و آنچه را که دیدم ،نمی توانم بر زبان بیاورم ؛ زیرا تمام مشهودات را نمی توان توصیف کرد اما مسموعات را می توان نقل نمود و آنچه را که انسان فهمیده می تواند به دیگران بفهماند .آنچه من می گویم ، چیزهائی است که فهمیده یا شنیده ام ، نه چیزهائی که به نظرم رسیده است .زیرا از عهده توصیف آن ها بر نمی آیم .آنچه من می گویم حکمت الهی است و حکمت ربانی را آنطور که فهمیدم وصف می کنم ، نه آنطور که دیدم .

در کهک ، در عالم انزوا ،قلبم از نور خدا منور گردید و اسرار خدا را مشاهده کردم . "


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ثبت شرکت در کرج دانستیهایی از دوران کودکی ونوجوانی Frank کانال تلگرام نمونه سوالات پیام نور کانون فرهنگی آموزشی فطرس ملک خستگی ها م رو نفس می کشم معرفی فروشگاه هزارویک اجاره ماشین عروس بلاگ مطالب خواندنی دیجیتال مارکتینگ Sarah